در ادامه مطلب قبل باید بگویم نه تنها طراحی صنعتی بلکه همه ی علوم چه دانشگاهی و حوزوی به دنبال ایجاد زندگی مطلوب تر هستند. دعوا بر سر تعریف واژه ی مطلوبتر و بهتر در این ترکیب است. زندگی مطلوب یک ایرانی با یک چینی، آمریکایی یا آفریقایی تعریف یکسانی دارد؟! وقتی برای کسی زندگی مطلوب تر می شود که به زندگی ایده آل او نزدیک تر شود. برای یک جامعه  #زندگی_ایده_آل یعنی  تحقق #فرهنگ_آرمانی در آن جامعه! 
امکان ندارد رفتاری در جامعه رخ دهد و بر فرهنگش تاثیر نگذارد. آن جامعه یا به فرهنگ آرمانی و ایده آلش نزدیک می شود یا دور. ممکن است اثر پدیده ای جزئی باشد اما این اثر وجود دارد. برآیند تمامی کنش ها واکنش ها در یک جامعه می تواند نوع حرکت فرهنگی آن را مشخص کند.
طراحی صنعتی و دیگر رشته های دانشگاهی ما نگاه و تعریفشان از فرهنگ آرمانی  چیست و می خواهند به سمت کدام قبله حرکت کنند؟!!!
با کمال تاسف باید بگویم بسیاری از بدنه دانشگاهی ما درکی خرافی و موهوم از فرهنگ آرمانی دارند. یک شتر گاو پلنگی از جهانبینی غرب و  سنتی ایران  و اسلام را دهان به دهان می چرخانند. فرهنگ ایده آل بسیاری از اساتید و دانشگاهیان،  فرهنگ غرب با پوسته آداب و سنن ایرانی و اندکی اسلام به صورت  گزینشی است. 
این ترکیب فرهنگی نامیمون از لحاظ علمی و منطقی محال است. اذهان و اراده دانشگاه و جامعه ما را پریشان  می کند وجوانان را دچار بلاتکلیفی و بی هدفی می کند. در یک کلام دانشگاه ما را خسته و کند می کند.
در نوشتار بعدی فرهنگ آرمانی ایران و فرهنگ آرمانی جهانی را بیشتر شرح خواهم داد. ان شالله

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها